Monday, February 13, 2012

ساعت پنج و چهل و دو دقیقه. از گشنگی دارم میمیرم. نمیدونم جدیدا چرا انقدر گشنمه. شب قبل خواب گشنمه. ظهر ناهار میخورم، ساعت پنج گشنمه. میزان فعالیت فیزیکی؟ ناچیز و در نتیجه قابل اغماض می‌باشد. یه موز خورده‌م ببینم تا کی دووم میارم.

الان دارم این رو می‌نویسم اینجا، واسه اینکه برای بار هشتم به خودم قول ندم که وبلاگ می‌نویسم و بعد ننویسمش. بشینم آنلاین چرند نگاه کنم. یا هیچکار نکنم یا حالا هرچی.
علی‌الحساب این پست رو داشته باشین از من. تا برم یک خاکی به سر نمونه‌هایی که باید بسازمشون بریزم. شب برگردم خونه ببینم چیکار میشه کرد.
شام هم ندارم... گوشت تو فریزره و من تا برسم خونه و گوشته رو دربیارم یخش آب شه، شده ساعت 11. تازه بیا و بپزش. شام تخم مرغ آبپز داشته باشم احتمالا، با سیب‌زمینی...
برم این نمونه‌ها رو درست کنمف یکم وقت بخرم برای زندگی خودم. 

No comments: