در اتوبوس شخصی به طرز مهربانانهای از جایش بلند میشود و جایش را به شما میدهد .
شما از این عمل خوشحال میشوید و دفعه بعد اینکار را انجام میدهید .
نفر بعدی از رفتار شما خوشش میآید و الیآخر .
این را چرخه لطف صدا میکنیم .
در اتوبوس شخصی روی صندلی نشسته است و از صندلیاش تکان نمیخورد .
اگر جایش را به شما میداد ،خوشحال میشدید اما حالا که جایش را نداده آنقدرها هم ناراحت کننده نیست ؛
شما دفعه بعد خودتان را زودتر به ایستگاه میرسانید ،زودتر سوار اتوبوس میشوید و به ریش تکتک آنهایی که بعد از شما میآیند و سرپا هستند میخندید .
نفر بعدی هم عبرت میگیرد و بعدا خودش را زودتر به اتوبوس میرساند ،روی صندلی مینشیند و به ریش بقیه میخندد .
این را هم چرخه انتقام مینامیم .
در چرخه انتقام کسی چیزی از دست نمیدهد ، کسی نمیتواند از چیزی ناراضی باشد .
در چرخه لطف شخص ملطَّف انتظار دارد که دیر یا زود لطف متقابلی بر اوصورت بگیرد و ضمنا بین تمام ایستادههای اتوبوس رقابتی جهت ملطِّف بودن صورت می گیرد
همانطور که شاهد هستید ، شرط بقای چرخه لطف بینقص بودن آن است ،
لاکن چرخه انتقام نیازی به بینقصی ندارد .
فرض کنیم هر یک از این چرخهها در قسمتی بشکنند و قطع شوند ،در چرخه لطف شخصی جایش را به دیگری میدهد ،اما دیگر کسی جایش را به او نمیدهد ،فرد مربوطه احساس میکند به او ظلم شده و یا حداقل مورد بیتوجهی قرار گرفته .در چرخه انتقام شخصی جایش را به دیگری میدهد ،پس لطفی صورت گرفته ، اما این لطف انتظار ایجاد نمی کند چون حالتی خارج از حالت عمومی چرخه است .
No comments:
Post a Comment