Sunday, January 2, 2011

من به خودم قول داده بودم روزی که عدد 50 رو روی ترازو دیدم بیام و بگم
بلکه تشویقم کنین و اینا
خلاصه امروز ترازو روی 50 وایساد.
البته قطعا من الان 50 کیلو نیستم و احتمالا 51 باشم و اون 50 رو هم سه بار تصادفی دیدم و متوسط وزنم در طول روز 51 باشه
اما اگه 50 رو در نظر بگیریم، معنیش این میشه که من 5 کیلو کم کرده ام
حدودا 4 کیلوی دیگه باید کم کنم تا با توجه به ارتفاع یک و نیم متریم در محدوده متناسب قرار بگیرم

راستش نگرانم که دوباره وزنم زیاد شه
خیلی دارم مراقبت میکنم در مورد چیزایی که میخورم و هروقت یک مقدار بیشتر میخورم بلافاصله عذاب وجدان دارم
قطعا این حالت خوبی نیست

پوستم افتضاح شده. نتیجه قطع کردن روآکوتانه و خب وقتی چاق بودمم پوست خوبی نداشتم، براهمین همچین فرقی نمیکنه، من آرزوی داشتن پوست بدون زخم و جوش رو به گور خواهم برد گویا
بخاطر رواکوتان کلسترولم تغییر نافرمی کرده بود، نمیدونم الان برگشته سرجاش یا نه

دیگه همینا

خب من رو تشویق کنین و دعا کنین بازم کم شه وزنه

مچکرم
امزا:
رد

پ.ن.1: یک توهمی گرفته ام که حالا از فردا دیگه وزنم کم نمیشه و هی چاق میشم
پ.ن.2:یک گروه 4 نفره شکمو میخوام که من براشون غذا درست کنم، اونا همه ش رو بخورن، خودم یه ذره برام بمونه

35 comments:

Joker said...

پنج کیلو؟؟!! بابا دم شما گرم. دیدی بالاخره نتیجه داد اینهمه پشتکار؟ ولی بسه دیگه، 4 کیلو دیگه هم کم کنی بدنت ضعیف میشه، اونم توی اون همه سرما. گوش بده به یک مبتلا به. کوتاه بیا شما حالا...
جدی پنج کیلو؟! من به تو افتخار میکنم بدجوووور

Samin.B said...

آفرین به تو عجب با اراده ای.رژیم گرفتی یا ورزش یا هر دو؟50 کیلو وزن رویایی منه ولی هیچ وقت بهش نمی رسم، فکرم نمی کنم که برسم با این هم سر شکموم که شکلات و وافل بلژیکی و سیب زمینی سرخ کرده همش میاره خونه.
دیگه اراده ای هم برا ادم می مونه؟

red said...

Joker:
مچکرم مچکرم
Samin:

والا برنامه رژیمی خاصی رو پیروی نمیکنم، اما حتما سالاد میخورم قبل غذا
Delhize,
یه سری سالاد 200 گرمی داره 58 سنت. من هر یه بسته رو با 3 نوبت غذا میخورم

، صبونه فقط یک تیکه نون میخورم + موز+ شیر
عسل و چای (سبز و سیاه و ...) خیلی میخورم. من هر 2 هفته نیم کیلو عسل
میخورم
ورزش هم تا همین 10 روز پیش هر روز 1 ساعت زومبا انجام میدادم.
الان چند وقتیه که تنبل شده ام و مزمن در حال درس خوندن واسه امتحانام.

من واقعا وافل میبینم گریه م میگیره، دلم برا خودم میسوزه که نمیتونم بخورم
با خودم قرار گذاشته م ، وزنم به 47 که رسید دیگه اگه دلم خواست بخورم

به خدا ما جوون بودیم هرچی دلمون می خواست میخوردیم. نمیدونم چی شد یهو شدم جزو چاق شده ها. آدم خیلی غصه ش میگیره، انگار که از نعمت خدا محروم باشه

red said...

یه روش دیگه هم هست، وقتایی که همخونه ایم نیست که مسخره م کنه استفاده میکنم، اونم اینه که قاشق و چنگال کوچیک (صبحونه خوری) برداری با اونا غذا بخوری
و هر لقمه رو میشمرم که زیاد بجومش

Anonymous said...

خوردن عسل به کم کردن وزنتان کمکی نمی‌کند. عسل فقط قند دارد که اگر نسوزانیدش یک راست تبدیل می‌شود به چربی.

Joker said...

این روش بشقاب کوچیک و خوردن با چنگال به جای قاشق خیلی خوبه و جواب میده. چون غذا خوردن طول میکشه و سیر میشی. صبحانه رو مفصل تر کن. نون تست و کره و کره پنیر کم چرب و کمی عسل مثلا. صبحانه خوب سوخت و ساز رو میبره بالا. این همخونه ایت بالاخره کی تشریفش رو میبره؟ میره یا بیام بزنمش؟!

Samin.B said...

تو که چاق دیگه نیستی دخترم پس خودتو جز ما چاقها حساب نیار!
تو چون تنها هستی میتونی هرچی دلت میخواد بپزی و بخوری.من باید باید حتما پلو بپزم ، اگه نپزم شوهرم خودش می پزه بعد کاکائو خیلی می خره و وافل با خامه و همین طورم سیب زمینی سرخ شده.من رژیم کرمانی رو دو بار گرفتم عالی بوده.الان اراده ام خیلی ضعیفه 5 روز می گیرم باز میخورم
منم زومبا کار میکنم .تو خونه ولی با سی دی.چون کلاس خیلی دوره به من.
موفق باشی

red said...

انونیموس: ای بابا، من کلی خوشحال بودم با عسل... من روزی 6-9 تا لیوان چای میخورم (چای سبز بیشتر) و همه ش رو با یک قاشق چای خوری عسل شیرین میکردم.
اگه خوب نیست پس یعنی باید حذفش کنم؟

ژوکر: فوریه میره
ببین یعنی من در آرزوی یک وعده صبونه با کره و نون شیرمالم (خاطرات بچگی) یعنی صبونه رو مفشلتر کنم اونوقت ناهار رو کمتر کنم؟ یا اصلا سبونه مفصل باعث میشه سوخت و ساز زیاد شه؟

Samin:
آخی. خیلی سخته آدم تنها باشه، میدونی داشتن یکی که حمایت کنه خیلی مهمه. از طرفی دو تا غذا پختنم سخته.
من یه دوستی داشتم اونم سختش بود چون مثلا غذا درست میکرد، خودش سالاد میخورد، بعد شوهرش میگفت من اینجوری دیگه میلم به غذا نمیکشه و تو هم یه لقمه بخور و اینا

زومبا رو من دانلود کردم. تا الان 3 تا دی وی دی.
اگه می خوای لینکای دانلود رو بذارم

Joker said...

ببین تو چون صبح زود بیدار میشی صبحونه مفصل باید بخوری که اول صبح انرژیت بالا بره و میلت به هله هوله نکشه و جون هم داشته باشی ضمنا. صبحونه همش میسوزه و چاق نمیکنه.

اگر عادت داری با چای قند و شکر بخوری، عسل جایگزین خوبیه ضمنا مقوی هم هست ولی نه زیادش، چون به هرحال گرمیه و برای پوست یه کم مشکل جوش و اینا ایجاد میکنه. مثلا سعی کن یه قاشق پر نریزی توی چایت مخصوصا که چای سبز خودش هم گرمیه.

کلا سعی کن هر دو سه ساعت یه چیزی بخوری که دایم بدنت درحال سوخت و ساز باشه

موفق باشی

آق رضا said...

بسم ا... . خانم محترم واقعن پشت کار حضرت عالی و کم کردن 5 کیلو در کشور غربت و اون هم خونه یی که شما تعریف کردی کار تحسین برانگیزیه! ولی احساس نمی کنی احیانن 50 کیلو کمتر یه کم در زندگانی ضایعس؟بابا این همه که به چاقیت فحش می دادی من فک می کردم شیرین 75،80 رو داری. درسته به قد هم بستگی داره ولی دیگه 46 خیلی کمه! یکی از دوستام تو کوه، باد اومد، وزنش کم بود، باد بردش، افتاد و مرد (واقعی بود جریان) البته منم خودم مگس وزنم (دقیقن حدود شما) ولی کلن خودمو اذیت نمی کنم.
ولی در کل، به نظر می رسه شما گرمی بسیار مصرف می کنی. عسل و چای سبز و موز و ... . در حالی که سردی نمی خوری! زرشک و لواشک و آلو و ماست (نه شیر) و سردی جات هم بخور. پرتغال هم خیلی کمک کنندس . اصن به صورت مجزا توصیه می شود. به خصوص تو هوای سرد!
ولی بازهم آفرین بر پشتکارت

Joker said...

ماست زیاد بخور، درسته که اونجا سرده و گرمیجات میطلبه بدنت ولی با توجه به اینکه شراب هم نمیخوری (شراب قرمز سردیه)، ماست بخور اقلا. چهار کیلو دیگه هم کم کنی باید به جاش دولایه بیشتر لباس بپوشی. چه کاریه خوب!

red said...

ماست دوست دارم بخورم
از این ماست میوه ای خوشمزه ها هم هست، 150 گرمی
اما هر 100 گرمش 138کیلو کالریه
هر دفعه میخوام بخورم کلی ترس و لرز دارم

red said...

میخوام 47 کیلو شم
اون موقع که تو تیم شنا بودم 47 کیلو بودم
کلا آرزومه برگردم به اون اندازه

Joker said...

منم اون موقع که دبیرستان بودم 40 کیلو بودم! بزرگ شدی خوب باید اقلا دوکیلو بیاد رووت یا نه؟! ماست میوه ای عااالیه ولی خوب کالری داره. اشکال نداره خاصیت هم داره در عوض. بخور نوش جونت. ولی جدی میگم گرمی زیاد نخور

آق رضا said...

ببین تو ایران ماست میوه ای چیز وحشتناکیه. یکی از فامیلامون کارخونه ی لبنیاتی داره و ... . حالا خارجه رو نمی دونم ولی کلن باهاس دقت کرد
اما یه نکته ی مهم اینه که غیر از سنجش میزان کالری و و عده های غذایی و ... نحوه ی جذب و هضم هم بسیااااار مهمه. مثال سادش اینه که حدود 80 درصد کاروتن آب هویج انگار (یا 60 درصد، باهاس نگا کنم که حال ندارم) جذب نمی شه مگر این که یکی دو قاشق مربا خوری شیر بهش اضافه کنی! یا چه می دونم غذاهای دیر هضم یا خود نحوه ی سوزوندن. مقاله های خوبی رو این زمینه هست.
نکته ی آخرم اینه که لزومن این جوری نیست که گرمی نفی سردی باشه. یعنی اگه گرمیته یه چیز سردی بخوری، حالت ردیف شه. هر گرمی یی باهر سردی یی جواب نمی ده. عوامل دیگه ای هم مهمه. مثلن من باید زرشک زیاد بخورم به خاطر مشکلات خونم و ... .
کلن اگه یاد بگیری چه جوری باید قند بسوزونی (نحوه سوزوندن هر نوع فرق داره، می شه از این پزشکای ورزشی پرسید، مثلن نشاسته تو زمان زیاد می سوزه. دونده باید ماکارونی بخوره، بوکسور خامه) هر چی عشقت کشید می تونی بخوری!

red said...

آق رضا
دمت گرم مرسی

اینجور که گفتی فکر کنم کم کم مصرف ماست میوه ای رو کم کنم و ماست عادی بخورم باز مثل قدیما

من هلاک زرشکم و بسته زرشکی که از ایران آورده بودم رو قبل از اینکه برسم بپزمش خالی خالی خوردم تموم شد :))))

حالا به مامان اینا میگم باز بفرستن از این چیزا برام
این چیزی که گفتی جالب بود. من نمیدونستم.
من کلا سعی میکنم سیب زمینی، ماکارونی برنج و نون خیلی کم بخورم. اما اگر بیشتر بدونم در موردشون شاید بتونم چیزایی که دوست دارم رو بیشتر بخورم (من همه شون رو دوست دارم) اگه وب سایتی یا وبلاگی چیزی میشناسی بهم بگو من حتما میخونمش و حتما کمکم خواهد کرد.

باید سعی کنم بیشتر میوه بخورم، یک مقدار در میوه خوردن تنبلم هنوز


فلا لیمو و نارنگی د دسترسم هستند (اینجا زمستونه هیچ میوه تازه ای نیست)
این که خوراکی ای گرمیه یا سردیه رو از کجا میشه چک کرد؟

راستی جدیدا مغازه ها لیچی آورده اند.
کسی میدونی لیچی چه جوریه؟ قیافه ش خوشمزه س


مرسی که به من کمک میکنین
لطفا بازم کمک کنین به من

آق رضا said...

این انرژی و امید به زندگی یی که تو داری، اونم میون یه مشت فرانسوی که فابریک هم نیستن، واقعن برای من جالبه. کلن میام می خونم و شاد می شم که هنوز آدمایی هم زبون با من و شاد و خوشحال وجود دارن!
ببین این گرمی و سردی به 5 قرن قبل از میلاد مسیح بر می گرده. یه استاد فلسفه ی خیلی پیر داریم (که اونم فرانسه درس خونده اتفاقن) که می گفت بعد از کلی تحقیق به این نتیجه رسیده که اعتقاد به گرمی و سردی هنوز تو بعضی روستاهای غربی وجود داره. می خواستم بگم بهش بین من و کلی از هم نسلام هم وجود داره، دیدم پیره، گناه داره آخر عمری نتایج تحقیقاتش منفجر شه
اما به طور کلی ما تو طب سنتی 4 تا مزاج داریم و این گرمی و سردی رو به اون مزاج ها مربط می دونن (صفرا و سودا و دم و اون یکیش یادم نیس)الانم تو طب جدید گویا، هنوز بعضی از پزشک ها هستن که به تأثیر متقابل بعضی از چیزا معتقدن. من خودم از مامان و بابام یا گرفتم این گرمی و سردی رو. یه سری از تابلوهاش رو می گم:
ما دو مفهوم کلی داریم که همون سردی و گرمیه. یه چیز دیگه هم هست که من اسمش رو می ذارم خنکی که راحت تر باشیم. کلن سردی جات فشار رو میارن پایین و گرمی جات بر عکس. مرکبات مثل لیمو (انواعش) و پرتقال و گریپ فورت و نارنگی و ... سردن. خیار و زرد آلو و آلبالو و گیلاس و هنونه هم همین طور. هسته زرد آلو و شکلات و نبات و گردو و عسل و خربزه و موز و ... گرمن. حالا یه سری از این سردی جات خنکن. یعنی وقتی گرمیت می شه باید از اینا بخوری. خیار بخوری یه کم حالت بهتر می شه ولی گلاب به روت، اسهال می گیری. خنکی جات می شه زرشک و پرتقال و لیمو (انواع لیمو عالیه. به خصوص شیرین)و هندونه و آب آلبالو. اگه هم سردیت بود، چایی نبات جواب می ده. کلن چایی سبز و چای و ... . نشونه سردی دل درد و اسهاله و نشونه گرمی جوش زدن و تحریک شدید پوست و سر درد و گلو درد و بعضن تهوعه.

آق رضا said...

اما یه موجوداتی هست که بهش می کن محرک. مثل فلفل و سیر و پیاز و سرخ کردنی کلن (دیدی بعضیا حلوا می خورن، چقد جوش می زنن؟ چون آردش باید یه کم سرخ شه) و نارنگی و خربزه تحریک کننس.کلن نارنگی رو کنار بذار. البته نارنگی انواع داره. اونا که هر گوشش، شصت تا هسته داره اصن گرمیه. ولی کلن این محرک ها حساسیت رو تحریک می کنه شدید. هر کدوم به یه نحوی. مثلن من با پیاز مشکل ندارم ولی خربزه زیاد بخورم، کل دهنم جوش می زنه.
درباره گوشت ها، گوشت قرمز بعضن مجرک نا جوریه. برا پوست هم خوب نیس (که احتمالن خودت بهتر می دونم) البته این دلیل بر نخوردنش نیس ولی خب می شه کمتر خورد. گوشت مرغ هم کلن اگه از گلوت پایین می ره چیز خوبیه. اگه هم بلد باشی به جای رب از گوجه تازه استفاده کنی و البته یه کم رب و با این وجود مزه رو حفظ کنی، با زرشک چیز خوبیه. ماهی ها انواع دارن. ماهی شمال ایران سردیه، نا جور. ولی ماهی جنوب نسبتن (نه چندان) گرمیه. البته استثنا هم دارن که لازم نیست بگم. ادویه ها هم که عمومن تحریک کنندس ولی مقدار کافی شون، خیلی هم خوبه. مثلن بدون زعفرون، نمی شه نه خورشت رو نگاه کرد و نه بوی گوشت رو تحمل کرد (مثل مرغ و ...) زردچوبه هم خوبه ولی نه زیادش. جلو یه سری کوفت رو می گیره که الان حوصلم سر رفته، می خوام برم.
نکته آخر، سبزیجاته. ببین اینا موجودات خوبین ولی یه دکتری حرف خیلی خوبی میزد: درابره وسعت تأثیر گذاریشون اغراق می شه. آخه کلم و کاهو که بین 70 تا 90 درصدشون آبه، درست ضد یه سری از سرطانا هستن ولی ... . کلن سبزیجات عالیه البته حواست باشه که اسفناج تحریک کنندس. کلن یه حرف مهم تو تغذیه داریم که غذا باید از لحاظ رنگ شبیه رنگین کمون باشه. هیدرو کبوت و اینا منظوره. یعنی سالادت نباید فقط سبز باشه. (برو دستور سالادای مدیترانه ای رو ببین، به خصوص سالادای یونانی) بدن نیاز به رنگ دانه های مختلف داره. تو فلفل دلمه ای می شه راحت انواع این رنگ دانه ها رو پیدا کرد. سبز و بنفش و آبی و زرد و نارنجی و ... . بقیه سبزیجات هم همین طور.
راستی خرما هم گرمه، فسنجون هم محرکه (ولی من اون قدر جفتشون رو دوست دارم که اون قد می خورم که جوش می زنم) تو یه قاعده کلی، شیرنی جات های وحشتناک مث عسل و نبات، گرمن (البته کلی استثنا داره)
این محرک ها رو همه پزشکای تغذیه هم قبول دارن و ربطی به طب سنتی نداره.
منبع هم باید بشینی سرچ کنی. البته چرت و پرت زیاد می گن ملت/ به خصوص تو این فضای مجازی. ولی فک کنم مقاله های تغذیه ای رو بشه از سایت وزارت بهداشت و تغذیه آمریکا گرفت. خیلی خوبن. این وبلاگ هم نگا کن:
http://www.ahvaznutrition.blogfa.com/cat-3.aspx
ببین فک کنم تو اون جا هم کلی مشاور تغذیه پیدا شه. به خصوص اینا که اطلاعات ورزشی هم دارن خیلی مهمن. قشنگ بهت می گه چی بخوری و چی نخوری.
بعد کلن آشغال نخوردن خیلی به تحریک نشدن پوست کمک می کنه. من تقریبن لب به فست فود و نوشابه و حتی المقدور سس قرمز که کلی مواد نگه دارنده داره و ... نمی زنم. زندگیم هم خوبه کلی، از غذای خونگی هم راضیم.
سه سال پیش خیلی سختم بود، ولی شد. البته شرایط شما اون جا خیلی فرق داره.
اما (وای، خسته شدم)خاک شیر اگه اون جا یافت می شه (ایرانی جماعت، همه چی رو می بره به هر نقطه زمین)برا پوست و التهاب خیلی خوبه
پیش فرض همه ی این حرفا این بود که التهاب پوستیت به خاطر گرمی بوده.
کار داشتی بگو بازم
اگه ایران بودی، دکتر خوب بهت معرفی می کردم

آق رضا said...

اما یه موجوداتی هست که بهش می کن محرک. مثل فلفل و سیر و پیاز و سرخ کردنی کلن (دیدی بعضیا حلوا می خورن، چقد جوش می زنن؟ چون آردش باید یه کم سرخ شه) و نارنگی و خربزه تحریک کننس.کلن نارنگی رو کنار بذار. البته نارنگی انواع داره. اونا که هر گوشش، شصت تا هسته داره اصن گرمیه. ولی کلن این محرک ها حساسیت رو تحریک می کنه شدید. هر کدوم به یه نحوی. مثلن من با پیاز مشکل ندارم ولی خربزه زیاد بخورم، کل دهنم جوش می زنه.
درباره گوشت ها، گوشت قرمز بعضن مجرک نا جوریه. برا پوست هم خوب نیس (که احتمالن خودت بهتر می دونم) البته این دلیل بر نخوردنش نیس ولی خب می شه کمتر خورد. گوشت مرغ هم کلن اگه از گلوت پایین می ره چیز خوبیه. اگه هم بلد باشی به جای رب از گوجه تازه استفاده کنی و البته یه کم رب و با این وجود مزه رو حفظ کنی، با زرشک چیز خوبیه. ماهی ها انواع دارن. ماهی شمال ایران سردیه، نا جور. ولی ماهی جنوب نسبتن (نه چندان) گرمیه. البته استثنا هم دارن که لازم نیست بگم. ادویه ها هم که عمومن تحریک کنندس ولی مقدار کافی شون، خیلی هم خوبه. مثلن بدون زعفرون، نمی شه نه خورشت رو نگاه کرد و نه بوی گوشت رو تحمل کرد (مثل مرغ و ...) زردچوبه هم خوبه ولی نه زیادش. جلو یه سری کوفت رو می گیره که الان حوصلم سر رفته، می خوام برم.
نکته آخر، سبزیجاته. ببین اینا موجودات خوبین ولی یه دکتری حرف خیلی خوبی میزد: درابره وسعت تأثیر گذاریشون اغراق می شه. آخه کلم و کاهو که بین 70 تا 90 درصدشون آبه، درست ضد یه سری از سرطانا هستن ولی ... . کلن سبزیجات عالیه البته حواست باشه که اسفناج تحریک کنندس. کلن یه حرف مهم تو تغذیه داریم که غذا باید از لحاظ رنگ شبیه رنگین کمون باشه. هیدرو کبوت و اینا منظوره. یعنی سالادت نباید فقط سبز باشه. (برو دستور سالادای مدیترانه ای رو ببین، به خصوص سالادای یونانی) بدن نیاز به رنگ دانه های مختلف داره. تو فلفل دلمه ای می شه راحت انواع این رنگ دانه ها رو پیدا کرد. سبز و بنفش و آبی و زرد و نارنجی و ... . بقیه سبزیجات هم همین طور.

آق رضا said...

اما یه موجوداتی هست که بهش می کن محرک. مثل فلفل و سیر و پیاز و سرخ کردنی کلن (دیدی بعضیا حلوا می خورن، چقد جوش می زنن؟ چون آردش باید یه کم سرخ شه) و نارنگی و خربزه تحریک کننس.کلن نارنگی رو کنار بذار. البته نارنگی انواع داره. اونا که هر گوشش، شصت تا هسته داره اصن گرمیه. ولی کلن این محرک ها حساسیت رو تحریک می کنه شدید. هر کدوم به یه نحوی. مثلن من با پیاز مشکل ندارم ولی خربزه زیاد بخورم، کل دهنم جوش می زنه.
درباره گوشت ها، گوشت قرمز بعضن مجرک نا جوریه. برا پوست هم خوب نیس (که احتمالن خودت بهتر می دونم) البته این دلیل بر نخوردنش نیس ولی خب می شه کمتر خورد. گوشت مرغ هم کلن اگه از گلوت پایین می ره چیز خوبیه. اگه هم بلد باشی به جای رب از گوجه تازه استفاده کنی و البته یه کم رب و با این وجود مزه رو حفظ کنی، با زرشک چیز خوبیه. ماهی ها انواع دارن. ماهی شمال ایران سردیه، نا جور. ولی ماهی جنوب نسبتن (نه چندان) گرمیه. البته استثنا هم دارن که لازم نیست بگم. ادویه ها هم که عمومن تحریک کنندس ولی مقدار کافی شون، خیلی هم خوبه. مثلن بدون زعفرون، نمی شه نه خورشت رو نگاه کرد و نه بوی گوشت رو تحمل کرد (مثل مرغ و ...) زردچوبه هم خوبه ولی نه زیادش. جلو یه سری کوفت رو می گیره که الان حوصلم سر رفته، می خوام برم.
نکته آخر، سبزیجاته. ببین اینا موجودات خوبین ولی یه دکتری حرف خیلی خوبی میزد: درابره وسعت تأثیر گذاریشون اغراق می شه. آخه کلم و کاهو که بین 70 تا 90 درصدشون آبه، درست ضد یه سری از سرطانا هستن ولی ... . کلن سبزیجات عالیه البته حواست باشه که اسفناج تحریک کنندس.

آق رضا said...

کلن یه حرف مهم تو تغذیه داریم که غذا باید از لحاظ رنگ شبیه رنگین کمون باشه. هیدرو کبوت و اینا منظوره. یعنی سالادت نباید فقط سبز باشه. (برو دستور سالادای مدیترانه ای رو ببین، به خصوص سالادای یونانی) بدن نیاز به رنگ دانه های مختلف داره. تو فلفل دلمه ای می شه راحت انواع این رنگ دانه ها رو پیدا کرد. سبز و بنفش و آبی و زرد و نارنجی و ... . بقیه سبزیجات هم همین طور.
راستی خرما هم گرمه، فسنجون هم محرکه (ولی من اون قدر جفتشون رو دوست دارم که اون قد می خورم که جوش می زنم) تو یه قاعده کلی، شیرنی جات های وحشتناک مث عسل و نبات، گرمن (البته کلی استثنا داره)
این محرک ها رو همه پزشکای تغذیه هم قبول دارن و ربطی به طب سنتی نداره.
منبع هم باید بشینی سرچ کنی. البته چرت و پرت زیاد می گن ملت/ به خصوص تو این فضای مجازی. ولی فک کنم مقاله های تغذیه ای رو بشه از سایت وزارت بهداشت و تغذیه آمریکا گرفت. خیلی خوبن. این وبلاگ هم نگا کن:
http://www.ahvaznutrition.blogfa.com/cat-3.aspx
ببین فک کنم تو اون جا هم کلی مشاور تغذیه پیدا شه. به خصوص اینا که اطلاعات ورزشی هم دارن خیلی مهمن. قشنگ بهت می گه چی بخوری و چی نخوری.
بعد کلن آشغال نخوردن خیلی به تحریک نشدن پوست کمک می کنه. من تقریبن لب به فست فود و نوشابه و حتی المقدور سس قرمز که کلی مواد نگه دارنده داره و ... نمی زنم. زندگیم هم خوبه کلی، از غذای خونگی هم راضیم.
سه سال پیش خیلی سختم بود، ولی شد. البته شرایط شما اون جا خیلی فرق داره.
اما (وای، خسته شدم)خاک شیر اگه اون جا یافت می شه (ایرانی جماعت، همه چی رو می بره به هر نقطه زمین)برا پوست و التهاب خیلی خوبه
پیش فرض همه ی این حرفا این بود که التهاب پوستیت به خاطر گرمی بوده.
کار داشتی بگو بازم
اگه ایران بودی، دکتر خوب بهت معرفی می کردم

آق رضا said...

درباره ماست میوه ای هم تحقیق کن گفتم. تو ایران چیز فجیعیه چون یه چیزای دیگه توش می ریزن. همون جور که ماست پرچرب رو با کره گیاهی درس می کنن و آب میوه رو با ... .برو ببین اگه مناسبه، نوع قندش مناسبه بخور.
راسی کربو هیدرات منظورم بوده اگه اشتباه نوشتم.

red said...

ببین قربون دستت
من حتما اینا رو بررسی میکنم و سعی میکنم طبقش بخورم

والا من اصلا سس نمیخورم، نوشابه هم همینطور
کلا خودم موندم چرا چاق شدم؟

ضمنا به خدا من خوشحال نیستم، یعتی کاشکی بودم، ولی نیستم. همه ش احساس بدی دارم راجع به خودم و اینا

حالا من الان یک معضلی دارم، نمیدونم این همخونه ایم میخواد من رو چاق کنه یا چی
دائم شیرینی میپزه یا مثلا یک چیزی با ماکارونی درست کردیم، فرتی میره سس سفید درست میکنه با خامه

یا مثلا کمپوت سیب
من امروز 1 دونه شیرینی خوردم (چون تو روم وایساده بود می گفت امتحان کن) اونم که ناهارمون بود، از کمپوت سیب هم خورده ام (برا 2 تا سیب 1 قاشق غذا خوری شیکر ریخت) الان از شدت عذاب وجدان در حال مرگ هستم
یعنی نمیدونی چه وضعی دارما

بعد رفته ام خودم رو وزن کردم، رو 51وایساده عقربه، خلاصه من الان بدبخت و غمگین و بیچاره ام

بله من یک چاق وسواس دار هستم

Joker said...

ای بابا!حالا یکی هم پیدا شده فکر میکنه خوشحالی، نمیخواد راستش رو بهش بگی خوب... به نظر من ترازوت رو عوض کن این تیلا تیلا دستکاریش کرده که اعصابت رو خورد کنه.
بابا ماست میوه ای اونجا سالمه، شاید کم چربش هم پیدا شد. خاک شیر بر هر درد بی درمان دواست، اگه میشه بگو برات بفرستن. میوه خوردن سخته، من ترجیح میدم فلفل دلمه ایهای رنگهای مختلف رو بگیرم و خالی بخورم. هم خوشمزه ست هم کلی ی ی ویتامین سی داره هم برای همه چی خوبه. جوشهای تو احتمالا مال استرس هم هست. زیاد غصه ش رو نخور. وقتی درسات کمتر بشه و خیالت راحت، اونا هم بهتر میشن. شراب قرمز هم برای پوست خیلی ی ی ی ی خوبه،روش فکر کن.
من واقعا شرمنده میشم این همه پشتکار تو رو میبینم. آفرین.
این آق رضا هم دستش درد نکنه اطلاعات مفید داد. تحت تاثیر قرار گرفتم

آق رضا said...

اولن به نظر من خوشحالی تو این وضعیتی که آدمیزاد بهش دچاره (همین وجود بعضی آدمیزادای دیگه که خب عن هستند، برا استدلال کافیه) بیشتر یه نوع مرضه تا یه نوع آرمان. تو ایرانم که قربونش برم ... . این که خوشحال نیستی، کلی خوبه. یعنی شعورت می رسه. اون جا هم منظورم شنگولی بود، یعنی بد خلق نیستی. با چیزای ساده دل خوش می شی و ... کهاینا خوبن. مگه نه خوشحالی در کل زندگی حماقته.
شراب قرمز هم می خواستم بگم تو اون سلسله ی نظرات قبلی ولی حال نداشتم، حالا می گم:
ببین، تو نوشیدنی ها باید شدید دقت کرد. ای بسا که زحمت بسیار با یک نوشیدنی بی وقت با خاک یکسان شه. مثلن چایی رو اگه زودتر از نیم ساعت بعد از غذا بنوشی، آهن غذا جذب نمی شه و الخ. انواع شراب هم باید دقت کرد. به هر کی یه چیزی می سازه (من خودم حوصلشو ندارم کلن. نمی خورم) به معده باید حواست باشه. مثلن این که برا هضم خوبه درست ولی خب یه جای دیگه ی معده رو برا یه سری نابود می کنه. اندازش هم مهمه دیگه... . نوشیدنی های دیگه هم خیلی دقت کن. این مواد نگه دارنده چیزهای فجیعی هستن. خیلی فجیع تر از حدی که فک کنی. من از وقتی ترکیبات نوشابه رو فهمیدم، اصن نمی تونم بهش نگا کنم، چه برسه بخورم.
بعد شما یه مشاوره پوستی خوب برو بکن! یه آزمایشه دیگه. کلن دست میاد چی باید بخوری و چی نه. کدوم کوفت خونت مشکل داره و اینا.
بعدش اگه یه روز خامه خوردی نگران نباش. عصر باید ورزش سنگین تو مدت زمان کوتاه بکنی. مثلن 20 دقیقه بدو و 30 ساعت نرمش سنگین بکن از جمله ایروبیک 6،7 دقیقه ای
بعد هم مشکل روانی قضیه رو حل کن.یه حدی برا خودت بذار، مثلن 30 گرم خامه در هفته و ... . از اون بیشتر نخور. بیشترم خوردی مهم نیس. این همه حرص می خوری، هی جوش می زنی (وسط پیشونی)
بله، افت داره
ضمنن خواهش هم می کنم (تعارف بیشتر بلد نیستم : دی)

red said...

آق رضا:
ببین من کلا ماجرام از مشاوره پوست و مو گذشته، در خفت ترین حالت رواکوتان دادند که خب بد نبود اما ما رو زد داغون کرد

ژوکر: شراب قرمز خورده ام و دوست داشته ام. اما اصلا بلد نیستم مدلهاش رو و اینکه باید چی بخرم، باید قدیمی باشه یا جدید بعد شراب صورتی با قرمز چه فرقی داره و سفید رو کی میخورن قرمز رو کی و اینا

کلا من رو آموزش بده بیزمت
هروقت وقت و حال داشتی

red said...

من ازتون خیلی خیلی مچکرم که میاین برا من حرف میزنین
من خیلی خوشال میشم
جدی

Joker said...

منم بیشتر خوردنش رو دوست دارم تا اینکه بلد باشم چی به چیه. ولی کلا شراب سفید رو معمولا با ماهی میخورن ( احتمالا چون گرمیه)و شراب قرمز رو با گوشت یا مرغ ظاهرا(خنکیه). قطعا قدیمی باشه بهتره ولی احتمالا گیرآوردنش سخته و گرون، خیلی دربندش نباش. من شراب یکساله هم خوردم که خیلی خوب بوده. شراب "رُزه" یه کم روشن تره و سبک و خوشمزه. شرابهای شیراز هم بیشترشون خوبن. من خودم شراب شیرین دوست ندارم و توصیه هم نمیکنم. خوبه گهگاهی همراه غذا یه لیوان بخوری، یا مثلا با شکلات تلخ یا پنیر بعدش هم کم کم هی آب بخور. مثلا ماهی دو سه بار خوبه

Off said...

Man be to eftekhar mikonam>:D<:*

Age begam man umadam Iran harchi riside boodam panbeh shod chi behem migi daghighan:(

آق رضا said...

من بعد از حدود 6 سال که وزنم ثابت روی 50،51 بود بالاخره وزنم 2 کیلو زیاد شد. احتمالن مربوطه به قانون بقای وزن در جهان! تو هم بشین برا من دعا کن که وزنم یه ذره متناسب با قدم بشه؛ آورین
بعدم ببین اون جا هم مث ایرانه دیگه. تا حالا راجه به پوست و مو پهلو دکتر تغذیه رفتی؟ (اگه ریزش مو داری حتمن برو تا کچل نشدی!) دکترا هم خوب و بد و نفهم دارن بالاخره. یه سری بزن بهشون. برا من که یه مشاور تغذیه خیلی خوب بود
راستی یه چیزی هم که یادم رفت و الان یادم اومد اینه که حواست به کارکرد مغزت و یون های مورد نیازش باشه ها. الان برا ما فصل امتحاناته (لعنت!)باید زیاد زیاد بیدار بمونیم و هی مسئله حل کنیم، کلن غذامون باید خیلی سبک و انرژیک باشه. سخت هضم باشه خوابمون می گیره، کافی نباشه سر درد می گیریم
موفق باشی

red said...

off:
عب نداره، منم فکر کنم ایران برم هرچی رشته م پنبه شه. جالا برگشتی میری جیم باز. نگران نباش

آق رضا:
والا من ایران دکتر زیاد رفتم، اینجا یک مقدار نگرانم از دکتر رفتن، چون نجربه خیلی افتضاحی دارم از دکترای فرانسه (حالا شاید بلژیکی ها نباشن اون طوری نمیدونم) هم راستش من فرانسه ام خوب نیست، نمیتونم خوب توضیح بدم که مشکل چیه و چی میخوام و ضمنا بیمه مون هم وضعیت معلومی نداره، براهمینه که دست نگه داشته ام یکم. که البته وضع خوبی نیست

عاليجناب هايپ said...

Righoo :D

veda said...

ببین زیاد رو خوردن روآکوتانه فکر نکن یه جور هورمونیه یعنی سطح هورمون های بدنتو تغییر می ده.و این زیاد خوب نیست.البته.باید باز با دکتر مشورت بیتری کرد.اما بیشتر رو دارو های موضعی تمرکز کن که رو ی پوست بمالی.بهتره. و چند سال دیگه کاملا فراموشش می کنی

آق رضا said...

رد، نیستی ببینی که ملت از غم و غصه چه جوری نمی تونن به غذا لب بزنن
فکر خوبیه برا لاغر شدن....
ببین دکترای اون جا اوین تجویز نمی کنن؟

مهدی ملک زاده said...

آفرین بر شما
من کم دارم باز!باید اضافه شه