Thursday, October 9, 2008

وقتي دائم در منزل مي‌ماني و فقط مواقعي که لازم است از منزل بيرون مي‌روي، تبديل مي‌شوي به همين چيزي که من هستم.
موجود خموده‌اي که انگار در تار عنکبوت گير کرده و عنکبوته چندين دور وي را در تارهايش پيچانده و خلاصه نه دستش تکان مي‌خورد نه پايش و مثل اين مُخَدَه لوزي لوزي زرشکي‌ها يه گوشه افتاده و به هيچ دردي نمي‌خورد. هرکار هم براي خروج از خمودگي انجام مي‌دهم (باز کردن پنجره جهت هواخوري، خوردن يک عدد  سيب [که ميوه‌خواري جدا از من  بعيد است]، خوردن چاي، آب سرد) هيچ تاثيري بر احوالات من نداشته و من همچنان بصورت مچاله سعي مي کنم بر کرخي غلبه کنم و آن‌کاري که بايد را انجام بدهم.
سوال ايجاد شده اين است: واقعا چون توي خونه مي‌مونم اين‌طوري شدم يا کساني که بيرون هم مي‌رن اين‌طوري هستند؟
مچکرم.

No comments: