نسیم دعوتم میکنه، پس من هرچقدر از طرف مقامات بالا، دستور داشته باشم که صدام در نیاد، نمیتونم بهش بگم نه.
حضور انورتان عارضم که:
تقریبا در 80 درصد اوقات شبانهروز، در حال خواندن آواز و ترانهایم (چه دُرُس درمون، چه چَرت وپَرت)، صدایمان هم خوب نیست و اهل منزل عموما در عذابند (نکته: تو حمام به هیچوجه آواز نمیخوانم)، بهمان گفتهاند، هرچقدر صدایمان به درد آواز نمیخورد به درد دوبله میخورد و من هرگز خودم را نخواهم بخشید که در دوره راهنمایی تحصیلی، اون پیشنهاد گویندگی نمایشنامه رادیویی رو نپذیرفتم و نشستم خونه واسه امتحان ریاضیای درس بخونم که آخرشم شدم 12.75
به نور طبیعی احتیاج شدید دارم و روزی که نور کافی نبینم، کج و کوله خواهم بود، در حالیکه در مجاورت نور طبیعی، بسیار خوش خلق هستم.
صبحانهی اینجانب امری حتمیست، با یک لیوان گنده شیر سرد شروع شده و با چای تمام میشود و هر عاملی که این نظم را بهم بریزد (و در بدترین حالت، اگر صبحانه نخورم)، باعث افت شدید راندمانم در طی روز خواهد شد.
نکته اینکه: بنده باید صبحانه رو حتما قبل از خروج از منزل/ محل سکونت بخورم وگرنه دوباره همون قضیه افت راندمان پیش مییاد.
درصددم آرشیو کاملی از ترانههای قدیمی و عامیانه درست کنم، تا مطمئن باشم، اینچیزها به نسل بعدی منتقل میشه. (چیزی دم دستتون بود، خبرم کنین)
درست مثل پرپل، معتقدم که خواستن توانستن است.
مدعوین ما به شرح زیرند:
No comments:
Post a Comment