همينجا، در همين لحظه به خودم قول ميدم هرچي آهنگ،تصنيف، آواز، ترانه، بحر طويل، روحوضي، شيش و هشت، با مفهوم، محلي، درپيت، کوچه بازاري شنيدم رو ياد بگيرم و سعي کنم هرچي هست رو پيدا کنم، فقط و فقط واسه وقتي که من بودم و چارتا ديوار، اون خونه سرد و ساکت نمونه، وقتي بعد عمري چند نفري رسيديم بهم، بهجاي اينکه از مصيبتهايي که بهمون گذشته و بدبختيهاي بعديمون بگيم، بشينيم آواز بخونيم، که وسطاش ياد چيزاي دوستداشتني بيفتيم، اگه يکي بعد عمري گفت قديمترها اوضات چطور ميگذشت، همينا رو تحويلش بدم که نه اون بفهمه واقعا چهخبر بود و نه خودم يادم بياد.
عليالحساب:
جومه نارنجي
اين (خصوصا از دقيقه 1 به بعد)
مقدمه در فکر تو بودم (که اخيرا ناديده گرفته شده)
ز من نگارم (کلا براي هر موقعيتي جواب ميده)
پ.ن.: در دوران کودکي از سيما بينا خوشم نميآومد، بنظرم خيلي جيغ ميزد، رو همين حساب هيچوقت سراغش نميرفتم، امروز تصادفا رفتم سراغش و ديدم بَهَ، هزارماشالله پديدهايه واسه خودش، آهنگاي مخصوص کوچهش رو اکيدا توصيه ميکنم
عليالحساب:
جومه نارنجي
اين (خصوصا از دقيقه 1 به بعد)
مقدمه در فکر تو بودم (که اخيرا ناديده گرفته شده)
ز من نگارم (کلا براي هر موقعيتي جواب ميده)
پ.ن.: در دوران کودکي از سيما بينا خوشم نميآومد، بنظرم خيلي جيغ ميزد، رو همين حساب هيچوقت سراغش نميرفتم، امروز تصادفا رفتم سراغش و ديدم بَهَ، هزارماشالله پديدهايه واسه خودش، آهنگاي مخصوص کوچهش رو اکيدا توصيه ميکنم
No comments:
Post a Comment