قبلترها، اشکها سریعتر میآمدند و گذراتر، وقتی از گوشهی چشم میچکید، سرد ِ سرد بود،گاهی گونه یخ میزد از سردی اشک.
اینروزها، اشکی نمی آید، لابد لزومی ندارد بیاید، پوست و گردنمان همزمان کلفت شدهاست، اما این حکایت داغی عجیب اشکها چیست؟ چشم را از داغی میسوزانند و گونهها را سوراخ میکنند
No comments:
Post a Comment